هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه تأثیر دو نوع تمرین منتخب ایروبیک و موضعی بر برخی ریسک فاکتورها و ترکیب بدنی زنان چاق بود. بدین منظور تعداد 45 نفر زن چاق غیر وزشکار شهرستان خرم آباد (با حفظ ذخیره) واجد شرایط پس از تکمیل رضایت نامه و پرسشنامه سوابق پزشکی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفره ایروبیک، موضعی و کنترل تقسیم شدند . در ابتدا و پایان برنامه، جهت بررسی برخی از ریسک فاکتورها
(HDL,LDL,VLDL,TC,TG)، نمونه گیری خونی در حالت ناشتا از آزمودنیها بعمل آمد. علاوه بر این برای بررسی ترکیب بدنی آزمودنیها قبل از اولین جلسه تمرین و بعد از آخرین فعالیت بدنی پارامترهایی چون قد، وزن، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن اندازه گیری شد. هر دو گروه تجربی در دوره تمرینات که شامل 6 هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقه بود، شرکت کردند که نوع تمرینات در هر دو گروه اختصاصی همان گروه بود. جهت بررسی نرمال بودن توزیع دادهها از آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون t وابسته برای مقایسه بین گروهی و t مستقل جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. سطح معنی داری برای قبول یا رد فرضیه صفر در سطح 05/0 در نظر گرفته شد. به طور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هر دو نوع تمرین میتواند عوامل خطر زای قلبی- عروقی را کاهش دهد همچنین تمرین موضعی در مقایسه با تمرین ایروبیک اثر معنادارتری بر کاهش درصد چربی بدن زنان چاق دارد.
در قسمت اول بیان شد که هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه تأثیر دو نوع تمرین منتخب ایروبیک و موضعی بر برخی ریسک فاکتورها و ترکیب بدنی زنان چاق بود. بدین منظور تعداد 45 نفر زن چاق غیر وزشکار شهرستان خرم آباد (با حفظ ذخیره) واجد شرایط پس از تکمیل رضایت نامه و پرسشنامه سوابق پزشکی انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 15 نفره ایروبیک، موضعی و کنترل تقسیم شدند.
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی وزن بدن را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دار نیست. برخی از پژوهشگران منجمله وحیدیان (1369) معتقدند که برای برتری ، به ترکیب برنامه ورزشی همراه با کنترل رژیم غذایی رأی دادند که این خود از این نظر مهم هستند که پژوهشهای طولانی مدت و اغلب 4 تا 6 ماه زمان لازم است که بر روی متغییر وزن تأثیر گذارد و شاید با طولانی کردن مدت برنامه تأثیراتی همراه با رژیم غذایی کنترل شده بر شاخص مورد نظر تغییرات بیشتر اعمال شود زیرا که می دانیم حد مجاز لاغر شدن حدود نیم کیلو در ماه است و همچنین برنامه رژیم غذایی سطح آمادگی جسمانی اولیه ی آزمودنیها و عملکرد هورمون هایی که در چاقی و اضافه وزن موثرند مانند لیپتین، هورمونهای جنسی و کم کاری غده تیروئید در کنترل محقق نبوده است .
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی درصد چربی بدن را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دار است که علت تناقض با سایر محققین در نوع روش تمرینی میباشد مثلا اعتماد و همکاران به اندازه گیری چربی ، اندازهگیری دور اندامها را مد نظر داشتند در صورتی که در این تحقیق به اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای اشاره شده بود ، اشاره شده بود اندازهگیری چین پوستی بوسیله معادلات رگرسیون دو نقطه، سه نقطه و پنج نقطه و هفت نقطه امکان پذیر است که برای زنان و مردان بیشتر کاربرد داشت و کل جمعیتهای جامعه را مد نظر قرار نمیدهد. امید است تا معادلات کامل و جامعی که بتوان آن را برای جمعیتهای مختلف مانند کودکان، بزرگسالان، افراد میانسال، زنان و مردان در کشورمان ایران توسعه داده شود تا پژوهشگران و کارکنان بهداشتی بتوانند برآورد دقیقتری از مقدار چربی بدن در جمعیتهای ویژه و برای تمامی رده های سنی را در بر بگیرد . حال آنکه درمورد تحقیق اعتماد نوع روش پروتکل تمرینی فقط دراز و نشست بود در این پژوهش از نوع متنوعتری که بالغ بر 20 نوع روش تمرینی از تمرینات موضعی بکار گرفته است .
کاهش موضعی برگرفته ازاین عقیده است که چربی بدن بوسیله تمریناتی که به آن ناحیه ازبدن میشود، بطور انتخابی کاهش یابد. کاهش موضعی به عنوان یک بحث مهم علمی طرفداران ومخالفان زیادی دارد، طرفداران از این بحث تعداد بیشتری درازونشست، بالا آوردن یا از پهلو فعالیتهای متمرکز برناحیه شکم برای افرادی که دارای چربی بیشتری درناحیه شکم هستند، پیشنهاد میکنند ازطرف دیگر، مخالفان استدلال میکنند که این تمرینات فقط باعث کاهش چربی شکم میشود، زیرا عضلات اهمیت نمیدهند که این انرژی ازکجا میآید، به طوری که هروقت نیازباشد ازبافتهای ذخیره ای چربی استفاده میکنند (تمریناتی که معطوف به یک ناحیه ازبدن میشوند، سبب کاهش انتخابی چربی زیرپوستی ناحیه تمرینی نسبت به دیگر نواحی بدن نخواهد شد وحتی این تمرینات فقط باعث کاهش انتخابی دور موضوع تمرینی (دورشکم ) هم نخواهد شد ودرمواضع غیرتمرینی ( دورکمر وباسن ) نیزهمزمان کاهش مییابد).
در مجموع میتوان گفت که تمرین میتواند یک روش درمانی مناسب برای کاهش وزن و درصد چربی باشد. در واقع تمرین هوازی ظرفیت عضله را در استفاده از چربی افزایش میدهد که ان نیز بنوبه خود تراکم متوکندری و ظرفیت آنزیم اکسایشی در عضلات را افزایش میدهد. از سوی دیگر بر اثر تمرین هوازی تراکم گیرندههای بتا آدرنرژیک در سطح سلولی بافت چربی و در نتیجه حساسیت آنها را در برابر فرآیند لیپولیزی افزایش میدهد که محرک اصلی این روند توزیع کاکتولامین چربی و کاهش انسولین در اثر فعالیت هوازی است. (پورنل، 2000) همه این نتایج که با نتایج این پژوهش همخوانی دارد نشان میدهد که بهترین برنامه کاهش چربی بدن، برنامهای است که تکرار و مدت تمرین زیاد باشد و شدت تمرینات متوسط استفاده شود. در این پژوهش تمرین از نوع موضعی در مقایسه با تمرینات ایروبیک اثر معنادارتری بر کاهش درصد چربی بدن زنان دارد که شاید بیشترین تمرینات در قسمت مرکزی بدن بود و بیشترین عضلاتی که درگیر بودهاند مربوط به عضلات این نواحی که به عنوان قبرستان چربی زنان مطرح است متمرکز شده بود .
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی BMIرا کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری در گروه تمرینات ایروبیک معنی دار نیست اما در گروه تمرینات موضعی معنی دار است. علیرغم اینکه شاخص تودهی بدنی دو گروه تجربی کاهش زیادی یافته است اما این تغییر از نظر آماری معنادار نیست. در تحقیق حاضر شاید اگر تمرینات در مدت طولانیتر و با شدت بیشتری اجرا میشد قادر بود بر شاخص تودهی بدن افراد تأثیر بیشتری داشته باشد، به طور کلی اکثر محققین معتقدند تمرین در صورتی قادر است بر شاخص ترکیب بدنی افراد موثر باشد که بدن را به آستانهای از کمبود انرژی در مدتی مشخص هدایت کند. (رومیجین و همکاران، 1993)
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی غلظت تری گلیسرید سرم خون آزمودنیها را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دار نیست که علت تناقض با نتیجه سایر محققین را میتوان به سطح آمادگی جسمانی اولیه آزمودنیها و همچنین فیزیولوژی دستگاههای درونی بدن آنها نسبت داد به این دلیل که احتمالا علت تغییر درمیزان تری گلسیرید مربوط به افزایش فعالیت آنزیم لیپوپروتئین لیپاز میباشد ویکی دیگراز دلایل این امر را اینطور ذکرکرده اند که فعالیت بدنی منظم، انتقال واستفاده ازتری گلیسرید را توسط عضله افزایش دهد. (روبیستن، 1995)
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی غلظت کلسترول سرم خون آزمودنیها را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دار نیست.
احتمالا یکی ازعواملی که کلسترول پلاسما را دستخوش تغییرمی کند میزان انسولین پلاسماست وشاید علت را اینطور بیان کرد که کاهش انسولین پلاسما موجب فعال شدن لیپولیز ازبافت چربی، افزایش غلظت اسیدهای چرب آزاد پلاسما وافزایش اسید چرب کبد میباشد وهمزمان باکاهش انسولین گلوکاگون نیزافزایش مییابد که هردوهورمون به هنگام ورزش طی فعل وانفعالات شیمیایی تغییراتی درپیش سازهای کلسترول ایجاد میکند (کرباسیان 1379) .
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی غلظت HDL سرم خون آزمودنیها را افزایش داده اند که این افزایش از نظر آماری در گروه تمرینات ایروبیک معنی دار نیست اما در گروه تمرینات موضعی معنی دار است. که علت همسو بودن با سایر محققین با نتیجه تحقیق حاضر را می توان به جنسیت و سن آزمودنیها نسبت داد. نتایج برخی تحقیقات نشان میدهد که سطح لیپوپروتئینهای مضر تا قبل از 50 سالگی در مردان بیشتر از زنان است و این به دلیل ترشح استروژن در زنان تا قبل از 50 سالگی است و در واقع استروژن در غلظتهای پلاسمایی تا قبل از یائسگی نقش مهمی در عملکرد سیستم قلبی- عروقی به عهده دارد. اما از دست دادن عملکرد تخمدانها در دوران یائسگی منجر به افزایش بیماریهای قلبی- عروقی میشود.
ساکاروز اصلی افزایش میزان HDL-C که موجب کاهش عوامل خطرزای بیماری کرونری قلب میشود، هنوز در پردهی ابهام قرار دارد؛ البته به نظر میرسد HDL-C موجب انتقال معکوس کلسترول و در نهایت کاهش بروز بیماری قلبی- عروقی میشود. (سیاهکوهیان، 1382)
بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی غلظت LDL سرم خون آزمودنیها را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دارد نیست. که علت همسو بودن با تحقیق حاضر را میتوان به اعمال متابولیکی بدن آزمودنیها نسبت داد. با توجه به علت هایی که درمورد تغییرات حاصله درلیپدهای سرم ذکرشد، باید متذکر گردیدکه بافتهای چربی دارای مویرگهای متعدد واعصاب خود مختار هستند. لذا، کلیه اعمال متابولیک آنها توسط عوامل هورمونی وعصبی کنترل میشود وتنها یک علت را نمیتوان جهت افزایش یاکاهش یک متغیر ذکر کرد. به عنوان مثال، یکی ازعلتهای مهم افزایش لیپولیز تحریک گیرندههای بنا آدر نرژیک بافت چربی است، بطوریکه فعالیت بدنی، دستگاه عصبی سمپاتیک وآزادسازی کاتکولامینها راتحریک میکند ودرضمن غلظت انسولین در طی فعالیت بدنی کاهش مییابد که به نوبه خود تحریک لیپولیزوگیرندههای بتا آدرنرژیک را کاهش میدهد. (ایلسن وادیلتن، 1986)
همچنین، یکی از علتهای دیگر، احتمالا تغییردادن غلظت لیپو پروتئینها ازطریق اثرات انتخابی برروی توزیع وفعالیت لیپولیتیک بافت چربی دانست. بدین صورت که ادیپوسیتها درناحیه شکمی به کاتکولامین هاکه موجب لیپولیز میشوند نسبت به ادیپوسیتها ی ران تحریک پذیرترهستند. (کچ وکارسون،1984).بر اساس نتایج این تحقیق، شش هفته تمرینات منتخب ایروبیک و موضعی غلظت VLDLسرم خون آزمودنیها را کاهش داده اند که این کاهش از نظر آماری معنی دار نیست. نتایج این تحقیق با نتایج کیانی (1388) و احمدی (1380) مطابقت دارد و با نتایج شاکرمی (1389)، چوهاردی و همکاران (2010) و طاهری (1386) مطابقت ندارد که به همان دلایلی که برای تری گلیسیرید بیان نمودیم ربط دهیم چون از لحاظ مقدار میباشد.